again

If at first you don't succeed, try, try again

معنای کلمه به کلمه: 
<p>اگر بار اول موفق نشدی، تلاش کن، دوباره تلاش کن.</p>

If you cannot do something for the first time, do not lose your hope and try again.

اگر برای اولین بار نتوانستی در انجام کاری موفق شوی امیدت را از دست نده و دوباره تلاش کن.

معادل فارسی: 

کار نشد ندارد.

همت بلند دار که مردان روزگار          از همت بلند به جایی رسیده اند

مثال انگلیسی: 

Maya, you just tried it once and you want to give up? Come on, haven't you heard that if at first you don't succeed, try, try again?

Everything old is new again

معنای کلمه به کلمه: 
<p>هر چیز قدیمی دوباره جدید می شود.</p>

Old fashions and opinions usually become fashionable again after a long absence.

ایده های قدیمی و مد لباس معمولا بعد از مدتی طولانی غیبت دوباره روی کار می آیند و مد می شوند.

معادل فارسی: 

هر چیز كه خوار آید، روزی بكار آید.

مثال انگلیسی: 

My mom has kept all her teenage clothes. She always says, “Everything old is new again,” and that's true. I'm wearing some of them now!

اشتراک در RSS - again