forewarned

Forewarned is forearmed

معنای کلمه به کلمه: 
<p>کسی که به او هشدار داده شود، مسلح می شود.</p>

If you receive an early warning about something, you will have a better chance of preparing for it.

اگر برای اتفاقی از قبل گوش به زنگ باشی، شانس بیشتری داری که خودت را آماده کنی.

معادل فارسی: 

علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.

به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز          وگرنه سیل چو بگرفت سد نشاید بست

مثال انگلیسی: 

If I knew about the interview, I could prepare for it and could get a better result. After all, forewarned is forearmed.

اشتراک در RSS - forewarned